ته تولدی تازه!
دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۵ ب.ظ
بیست و هشتم اسفند...
اتفاقی افتاد که بعدها نقش زیادی در زندگی من هم ایفا کرد!
در این روز...
یکی از بهترین دوست های گلم به دنیا اومده که باهاش زندگی کردم و خیلی چیزا هم ازش یاد گرفتم!!! :دی (از لحاظ ویرایشی یکی از بهترین اشتباهه ولی برای من در این باره صحیح ترین حالت ممکن هست! همینه که هست!)
فوضول هاش برن ادامه مطلب که بفهمن کیه!
راضیه عزیزم...
در یک کلام:
زاد روزت مبارک. امیدوارم همیشه شاد و سلامت و پیروز باشی و امسال هم دکتری رو قبول بشی و بهت بگیم: خانم دکتر راضی یه وقت نباشی ناراضی!:دی
استاد دانشگاه هم بشی بهت بگیم استاد خز! :-"
هدف از "ته تولدی تازه" این بود که من آخر روز بیست و هشت اینجا تبریک گفتم. پس میشه ته تولدی تازه! :دی
و این هم ته نامه ای دیگر!
- ۹۱/۱۲/۲۸
نیمای عزیز ممنون، بله، مگه میشه فراموش کرد مکالمات مستقیم و غیر مستقیم از خوابگاه به شیراز رو...!
واقعا یادش بخیر، همیشه آیدا بجای شستن ظرفا، به سایت و مشورت با شما و این حرفا می پرداخت و ما رو وادار به جیغ و داد می کرد!
رباب جونم مرسی عزیزم، انشاله هممون خانم دکتر میشیم و دوباره جمع میشیم دور هم!!
از پریسا خانم و آقای امیر هم سپاسگذارم، اما آیدا بخدا فقط اگه سن منو لو بدیا !!!!